فوتبال با طعم شکلات

فوتبال از دریچه نگاه بهلول

فوتبال با طعم شکلات

فوتبال از دریچه نگاه بهلول

روزنوشت من/ ماه سپتامبر

1- کار در دبستانها و آموزش فوتبال به بچه های هفت تا نه ساله ، امسال دربرنامه ی درسی ام، بعنوان فعالیت فوق تحصیل ؛ قرار دارد. تجربه ایی بی بدیل که رویی دیگر از فوتبال و مربیگری را نشانم می دهد. اینکه صبح اول وقت که معمولا ما بزرگترها حوصله ی خودمان را هم نداریم؛ بروی سر زمین ورزش یا سالن مدرسه و با بیست سی تا بچه ی تخس و شیطان و پر انرژی مواجه شوی که مهلت بدهی از سر و کولت بالا می روند.

و اینکه بیش از هر چیز باید مراقب health and safety بچه های مردم باشی تا اینکه ضربه بغل پا را چطور بزنند و توپ را چطور استپ کنند.

و مقایسه این مدارس مختلط دختر و پسر که از در و دیوارش -هر چند کهنه و قدیمی ؛ ولی سرشار از رنگ و تلون- طراوت می بارد.

اینکه مجبور نیستند سرسرمای زمستان صف بکشند و مرگ و نفرت و خشم را نثار ملت/ کشور/سیاست/ پرچم ؛ دیگری/ دشمن / خصم / غرب ، بکنند و الخ........... بجایش با ترانه و سرود و شادی ؛ درس را آغاز می کنند.


2- فوتبال این فصل اروپا برایم خیلی جالب شده ؛ بخصوص پرمیر لیگ انگلیس؛ این لیورپول ما هم - بدون استیون جرارد- که انگار شده تهران پر از  دود و ترافیک!! ؛ اعصاب خردکن

تیم مستر کنی دالگلیش یه جورایی ،یک جاییش میلنگد! امروز هم 4-0 به تاتنهام باختند.


3- بارسلون کولاک کرد و 8 تا به اوساسونای بدون جواد نکونام زد. دو نکته برایم خیلی جالب بود در این بازی. اولیش ،تواضعی بدون show off یی بود که مسی در مصاحبه بعد از بازی انجام داد و گفت: ما به سختی 8گل زدیم. تیم بارسلون همکاری خوبی دارد بین تمام نفرات و خطوطش؛ نه اینکه  تیم اوساسونا ضعیف باشد...... و نکته ی دوم اینکه چقدر نکونام بازیکن دفاعی ارزشمند و ارزنده ایست برای هر تیمی ؛ حتی در مقابله با بارسا و رئال . سالهای پیش که جواد بود و مردانه می جنگید و حتی به رئال افسانه ایی گل هم زد؛ اوساسونا این چنین دست و پا بسته نبود.

به بهانه افشای فساد و دلالی در برنامه ی 90

1- برنامه ی نود این بار به موضوعی که این روزها باب شده و توی دهانها افتاده ؛ پرداخت : دلالی در فوتبال ایران .

برای منی که تار و پود ورزش و فوتبال مملکتم رو خوب می شناسم و تقریبا در تمام سطوح آن ؛ از زمین های خاکی تهران گرفته تا کمپ تیم های ملی ( رده های پایه ) در نوسان بوده ام؛ سکانس ها و صحبتها چیز جدید و تازه و یا تکان دهنده ی نبود الا اینکه بلاهای آمده بسر آن جوانها و نوجوانها - که هیچ - حتی رفتاری که با بازیکنان حرفه ایی لیگی که به شخصیت حرفه ایی و زندگی این آدمها توهین می شود؛ دوباره روحم را خدشه دار کرد.

اما ذکر چند نکته از دیدگاه منی که الان در مهد فوتبال دنیا ؛ دانشجوی رشته ی FOOTBALL STUDIES هستم و شاید روزگاری برای کار به مملکتم برگشتم ؛خالی از لطف نیست.

 اینکه بخواهیم دلال و مفسد و ریاکار و دزد را ایجنت فوتبال بدانیم که احمقانه ست. همه مان اذهان داریم به مقوله ی "کثافت و فساد"ی را که این روزها کل مملکت را در برگرفته ؛ بخصوص که اخیراً دوتا رئیس شرکت/کارخانه/باشگاه را سر اختلاس و فلان گرفته اند بماند؛ اما روی صحبت من بیشتر با آن نوجوان /جوان / پدر؛ فوتبالیست یا فوتبال دوستی ست که می خواهد راه صدساله را یکشبه با پرداخت پول و رشوه حل کند.

نه عزیزجان؛ اینکه فوتبال این مملکت از اولش شهرام بهرام داشته و پارتی بازی  و نامردی و باندبازی و ..... درست اما اینها دلیل نمی شود هر کس که عاشق فوتبال بازی کردن باشد و دلش بخواهد در تیم ملی بازی کند و به باشگاه با نام و نشان برود و معروف بشود و بنز داشته باشد و ویلا ؛ معروف شود و دخترها!!! برایش لاو بترکانند و ننه اش عکس اش را بزند پشت شیشه ی آشپرخانه و بچه محل ها افتخار کنند و ال و بل ..... بدون تمرین و تلاش انفرادی و جمعی ؛ در حالیکه هزاران هزار استعداد بهتر از او وجود دارد ؛ بخواهد با پرداخت وجه به افراد ذی نفوذ یا بی نفوذ، خر خود را براند در این بی راهه.

تو جوان علاقمند به فوتبال ، با هزار امیال و آرزو ؛ نباید دست به هرکاری بزنی که به هدفت برسی. کار تو که با تقلب و صغرسن و دوپینگ و رشوه و هزار کار نااخلاقی دگر می خواهی معروف شوی و بازیکن ؛ درست به اندازه همان دلال بی وجدان دزد ؛ جنایت است. جنایت در حق جوانی خودت و دیگران. دیگرانی که همان 25 میلیون تومان تو را ندارند که بدهند به دلال ، حتی نان شب هم ندارند یا دارند و ابا دارند از این بی شرمی ها؛ و بجایش هزارتا تیم می روند تست می دهند و تمرین می کنند و خط می خورند و یا به هدف شان می رسند یا اصلا ول می کنند می روند. اما تن به ذلت و " جزئی از چرخه  فساد شدن" تن نمی دهند.

دیگرانی که "فوتبال به خاطر فوتبال " را دوست دارند و عشق می ورزند که بازی کنند و خون و اشک و عرق شان با هم در بیاید و لذت ببرند و غم بخورند و خسته شوند و تازه شوند و زندگی کنند.

********

جمله ایی از مرجوم خسرو شکیبایی یادم آمد خطاب به امین حیایی در فیلم " مزاحم":

برای این کار ...... باید عاشق باشی.


این قسمت اول بود . باز هم به تفضیل می نویسم از معضلات و عجایب فوتبال. کاش دوستان دیگر هم بنویسند. چه فوتبالی چه ادبی.

فرشته ی نجات من

فرشته ی من ( گوش کنید)

وقتی رسیدی که شکسته بودم

از همه‌ی آدما خسته بودم
وقتی رسیدی که نبود امیدی
اما تو مثل معجزه رسیدی

وقتی رسیدی که شکسته بودم
از همه‌ی آدما خسته بودم
بعده یه عالم اشک و بغض و فریاد
خدا تو رو برای من فرستاد

خوب میدونم جای تو رو زمین نیست
خیلیه فرقِ تو فقط همین نیست
آدمای قصه‌های گذشته
به کسی مثل تو میگن : فرشته


بررسی تطبیقی تحقیقی فوتبال در انگلیس و ایران

بعد از مدتها تصمیم گرفتم یک سری مطلب دل و درست و پر و پیمون بدردبخور! درباره ی فوتبال بنویسم. 

همه ی ما ایرانی ها دوست داریم در هر کاری بی برو برگرد در دنیا سرآمد و برترین باشیم. از علم و ادبیات و تجارت و نظامی گری گرفته تا سیاست و مذهب و فرهنگ و الخ!!

کلا کاری هم نداریم که اونجاهایی از دنیا که به چیزی رسیده اند ؛ چطوری و چگونه و به چه وسیله ایی و از همه مهمتر با چه مدیریتی و در چه مدت زمانی به آن موفقیت رسیده اند؟!!

من نه تخصص در امور دیگر دارم و نه علاقه ایی و نه اصلا صلاحیتی برای اظهار نظر . اما در مورد فوتبال این بازی عالم گیر فرق می کند. بخصوص که این روزها تب بازیهای تیم ملی و فوران پول!! و خرافات و جادوگری در لیگ ایران و ایضا تبانی و باندبازی و تهمت و جنجال و هوچی گری سر بفلک می زند!!!

روزنامه های ایران که کلا هوچی اند! برنامه ی نود هم که شده نان دانی بعضی ها و کلا سیاسی ست تا ورزشی و آموزشی ولی همین هم غنیمت است.

من قصد ندارم قلم فرسایی و اظهار فضل و خودبزرگ نمایی با نوشته هایم بنمایم. اصلا این وبلاگ را درست کرده ام تا دانسته ها و نادانسته هایم را با دوستانم قسمت کنم و به زبان ساده وقایع و اصول فوتبال را توضیح دهم بنابراین تا آنجا ساده می نویسم تا ببینم مقبول می افتد یا نه؟

و اما انگلیس .................

دیشب در یک بازی مهم ؛ خیلی مهم منچستر یونایتد 3-0 تیم تاتنهام را برد. سرآلکس فرگوسن برای این بازی مهم از دو جوان 17 و 18 ساله استفاده کرد. در حضور ده ها هزار تماشاچی پر سر و صدا و فوتبال بلد!

گری نویل کاپیتان سابق منچستر و ستون دفاعی تیم ملی انگلیس که سالها برای این تیمها بازی کرده و امسال بازنشست شده ؛ مفسر و آنالیزور بازی از شبکه مهم اسکای اسپرت بود.

حرفهایش و واقع نگری هایش خیلی بدل می نشست. چقدر فروتنانه از دو جوان و بازی خوب شان دفاع کرد و راه را برای آنها هموارتر کرد.

در بین حرفهایش اشاره کرد: تیم ملی انگلیس تا دست کم ده سال دیگر قهرمان نخواهد شد 

به این دلایل :

به نظر او این تیم بازیکنانی که به اندازه کافی خوب باشند را تولید نمی کند.... یعنی قهرمان ملی یک کشور مخترع و صاحب فوتبال قبول دارد که سیستم اجرایی و مدیریتی هلند و اسپانیا و آلمان بهتر و موفق تر از انگلیس است ..........و پیشنهادات خودش را داد.

"90درصد نظرسنجی های مردم ؛ بعد از بازی با او موافق بود"

------------------------- 

مقایسه بفرمایید با نظرسنجی های نابخردانه ی میلیونی در برنامه ی نود.

مقایسه بفرمایید با زیاده طلبی و خیال پروری که مردم و مطبوعات و مسئولین از کارلوس کئیروش بیچاره دارند.

در ادامه از سیستم باشگاههای پرمیر لیگ انگلیس خواهم نوشت تا بدانید که این فوتبال که به زعم خودشان موفق نیست!! تا چه حد موفق و پولساز و هیجان انگیز و زیباست!!!