فوتبال با طعم شکلات

فوتبال از دریچه نگاه بهلول

فوتبال با طعم شکلات

فوتبال از دریچه نگاه بهلول

روزنوشت من/ دسامبر

1- ترم اول کالج تمام شد. آناتومی و فیزیولوژی را باید re-assessment 

research ام درباره ی آنالیز تمام گلهای جام جهانی بود و تحقیق و تطبیق و تفاوت تعداد پاسها و طول پاسها و زمان بازی و رتبه تیم ها و انحصارات! بازیکنان و covering area !!!! سه ماه شبانه روز طول کشید تا حاصلش شد 300 کلمه مفید !

2-  روانشناسی ورزشی را شروع کرده ایم. چقدر جالبه !

مثلا دلایل اینکه چطور سر آلکس فرگوسن با تیمی گمنام مثل آبردین / 1981 قهرمان اروپا شده و رئال را در فینال 2-1 برده !!!

3- موبایلم شکسته n95 8 gigs ؛ پول ندارم برم آیفون فور اس! بخرم! سیم کارت ام هم لاک شد . نور علی نور!

4- موسیقی فعلا حرام و تعطیل !! خانه ام شده هیئت عزاداران شمیرانات ! همه اش نوحه ی لری و سلیم موذن زاده و دیگر مداحان ؛ همسایه ها عاصی شده اند!!

5- " حضرت عشق " آجیل و لواشک و گردو و سوهان عسلی دست ساز! مفصلی فرستاده !! 

نوش جان می کنم و عطر وطن را استشمام.......


6- گور پدر هر چی سیاست و کنسول گری و بمب اتم و سفارت و استکبار و خودجوش و !!!!!! مرگ بر جنگ ....... هنوز یاد اون دردهای 8 سال مقدس لعنتی ؛ تنم را می لرزاند. آقا ما ملت بدبخت ایران ؛ اگه دلمان نه انرژی هسته ایی بخواهد و نه سربلندی امت همیشه در صحنه را و نه دلسوزی امریکا و انگلیس برای حقوق بشر کوفتی پایمال شده ی مان و نه دموکراسی و مدرنیزاسیون را 

 ؛ کی را باید در این دنیا ببینیم ؟

ای لعنت به تمام تریبونهای شرق و غرب و وسط !!


7- فردا فستیوال فوتبال مدارس ابتدایی است. مربی ها باید با لباس کامل ورزشی و کلاه سانتا = پاپا نوئل برویم سر زمین !!! فک کنید قیافه ی منو با ریش نزده بخاطر محرم و کلاه قرمز!

8- دیروز بارانی بارید وسط تمرین بچه ها , طوفان نوح !! 

105 تا بچه زیر 8 تا 14 سال در کلاسم دارم . 18 ملیت مختلف

12 زبان مختلف

9 مذهب متفاوت و هزاران فرهنگ جورواجور

اومدم بخاطر health & safety تعطیل کنم . دو سه تا به گریه افتادند که : کجا برویم ؟ تنها دلخوشی مان همین تمرین و بازی با توپ است.

یاد زنگ ورزش های خودمون تو زمستون افتادم و بداخلاقی های معلم ها.

ادامه دادیم زیر اون بمباران آبکی خداوند ؛ انگار شینلگ گرفته بود روی سرمان از آسمانش! تا ساعت 9 شب دویدند و فریاد زدند و بازی کردند!


نظرات 7 + ارسال نظر

تلفیق ریش نزده و کلاه بابانوئل باید جالب بوده باشه مخصوصا اگه ریش سیاه باشه ... صورت هم سبزه...

س.رشیدی شنبه 12 آذر 1390 ساعت 13:42

چقده من این نوشته های این مدلی ات رو دوست دارم

1. آیکون تشویق و هورا و پرتاب گل!

2. آخ جون! منم خوشم میاد از این چیزا.

3. ینی اصلا یه طوری غصه ام ها از این مورد!

4. خیلی هم خوبه! هرکی اومد اعتراض کرد بگو اومدیم کشور آزاد زندگی کنیم واسه همین چیزاش دیگه!! ولا!! من که دوست دارم

5. نوش جاااااااااان!

6. آخ که گفتی ها! آی گفتی...

7. پاپانوئل هدیه چی میاره؟!!

8. آخ جون بارووووون!

9. دست مریزاد مربی. معلم یعنی این. اصلا عشق

س.رشیدی شنبه 12 آذر 1390 ساعت 13:43

مغازه دار جون!
یه چی می گم یه چی می شنوی!!
اصلا یه حالیه این تلفیق ریش با کلاه پاپانوئل! یه چی شبیه تلفیق موسیقی رپ با سنتی خودمون!!!

فقط نمی دونم امسال پاپانوئل هدیه چی می خواد بیاره برای من!!

بهلول شنبه 12 آذر 1390 ساعت 19:27

بابا من که ریشم قرمزه ! بقول انگلیسی ها ک جنجر !
پوستم هم که تقریبا بور ! یه پا نازی کله پوستی نژادپرست!
خواهر مغازه دار در فرنگ , چه خبر از دوستان محترم گدا گدول اروپایی ؟ هنوز هم پلاس می شوند دور و بر کامپیوترها ؟

سهیل یکشنبه 13 آذر 1390 ساعت 11:47 http://www.parchenan.blogfa.com

سلام
خدا قوت
یکم از علمت رو هم به ما برسون
یکم فعالتر باش تو حوزه نت
خبر سفارت خونه رو که شنیدم یاد شما افتادم
اما آخری
خیلی باهاش حال کردم دمت گرم

ارزو دوشنبه 14 آذر 1390 ساعت 01:41 http://barghayesepidedaftareman.mihanblog.com

یک سوال

چشمهایت را ببند فکر کن خدا روبرویت نشسته است و تو صدای نفس کشیدنش را میشنوی.بدون اینکه چشمهایت را باز کنی به من بگو این غریبه آشنا را چگونه میبینی؟

(حتما به این سوال جواب بدید هر چند کوتاه)

در وبلاگم منتظرت میمانم

[ بدون نام ] سه‌شنبه 15 آذر 1390 ساعت 22:28

خیلی با مزه بود یاداشت هات دوست داشتم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد