فوتبال با طعم شکلات

فوتبال از دریچه نگاه بهلول

فوتبال با طعم شکلات

فوتبال از دریچه نگاه بهلول

فوتبال ایرونی 1

سلام دوباره

همین اولِ اولین مطلب ،قبل از شروع آغاز برنامه های ما ( دیالوگ بهروز وثوقی در گوزنها: بشتابید بشتابید / آغاز برنامه های ما! شروع ! شد) درباره فوتبال ایران ؛ با هم یه سری بزنیم به وضعیت کنونی ایران.

علی حاتمی از اون زمره افرادیست که دیگر " مادر دهر نزاید" . یکی شبیه قیصر امین پور و ..... اصطلاح شاعر سینمای ایران برازنده ی اوست ولی بنظرم سیاسی ترین فیلم ها را هم ساخته - با عرض پوزش از سینه چاکان حضرت کیمیایی- کنایه ها و طعنه های حاتمی آنچنان بدل می نشیند که آدم با هر سکانس فیلمش ، سفر می کند به همان دوران و همان برهه تاریخ. و خودت را به عینه  میبینی و میبینی که این دور تسلسل تاریخ چقدر در مملکت من و تو ، دارد تکرار میشود. هر دوره به نامی و نظامی قجر و پهلوی و جمهوری و .... همه با هم!


یه جای فیلم مهجور حاجی واشنگتن این دیالوگ ها آمده است:

(جملات با رنگ سبز! نظر من است)

قبله عالم به سلامت

فکر و ذکرمان شد کسب آبرو،

در هر عرصه ایی ! هسته ایی سیاسی جهانداری علم و دانش 

 چه آبرویی، مملکت رو تعطیل کنید،

چند روز چند روز؟

 دارالایتام دایر کنید درست تره. مردم نان شب ندارند،

بنفیت یا همان سوبسیت دولت! 

شراب از فرانسه می‌آید. قحطی است، دوا نیست، مرض بیداد میکند، نفوس حق‌النـفـس میدهند، 

باران رحمت از دولتی ِسر قبله عالم است و سیل و زلزله از معصیت مردم!

no comment !

 میرغضب بیشتر داریم تا سلمانی.

گشت فلان و بیسار و گیر دادن به همه جای ! ملت

 سر بریدن از ختنه سهلتر!. ریختِ مردم از آدمیزاد برگشته، سالک بر پیشانی همه مهر نکبت زده، چشمها خمار از تراخم است، چهره ها تکیده از تریاک. 

یا کراک و شیشه و هزار کوفت شیمیایی دیگر

اون چهار تا آب انبار عهد شاه عباسم، آبش کرم گذاشته، ملیجک = آقا زاده ها!! در گلدان نقره میشاشد ببخشید، چه انتظاری از این دودمان، با آن سرسلسله اخته.

 خلق خدا به چه روزی افتادند از تدبیر ما؟

 دلال، فاحشه، لوطی، دلَه، قاپ باز، کف زن، رمال، معرکه گیر، 

گدایی که خود شغلی است،

چقدر میبینیم توی همین وبلاگ هامان : منو لینک کن ! بیا درآمد! دربیاریم!! و الخ...

 مملکت عنقریب قطعه قطعه میشود...  


خوب حالا من بگم چه مرگمه؟

فوتبال ایران اعم از بازیکنان و مربیان و سرپرست و رئیس غیره ؛ گران ترین و ثروتمند ترین فوتبال دنیاست! پول و بودجه بی حد و حصر میاد و میره ولی ....

به موقع با اعداد و ارقام و منطق ثابت می کنم. 

اما محصول و دست آورد تقریباً زیر صفر!!

عینهو اینکه  کارخانه ی ذوب آهن اصفهان، آفتابه ی پلاستیکی تولید کند و یا پالایشگاه نفت آبادان ، لواشک!!

 که البته هر دو؛ در غربت که باشی ، عجیب دلتنگشان می شوی!!

بعداز این همه صغری کبری چیدن ، منظورم اینه محصول فوتبال ما که از دل این دخالت های دولتی و دست های سیاسی و مافیایی آشکار! بیرون میاد.

فقط به نام باشگاههای ما -منهای استقلال و پیروزی- نگاه کنید

و صاحبان آن 

و ترکیب های هیات مدیره و مدیرعامل های سیاسی و حقه باز

و نقش سازمان بی! تربیت بدنی 

و برنامه های صدا و سیما ، بخصوص نود افتضاح ، با آن مجری که عالی ترین و خیرالموجودینِ  گزارشگران است ولی تریبل ! در فن بیان و  مدیریت یک take show ی زنده

و تماشاگرنماها و نابازیکنان پررو و پرمدعا

روزنامه های بعضاً نابلد در ژورنالیزم و هوچی و سوءاستفاده چی

جدایی طلبان تراختوری!

امسال که هولیگانهای نفت آبادان هم اضافه میشود

اصفهانیهایی که باورشان شده سپاهان واقعاً نصف فوتبال جهان است! البته به لطف داوران نادار!


و بیش از هر چیزی دخالت های نظامیان در فوتبال دیگر، دارد بلای جان آدم میشود............. 

ادامه دارد ...................


(تکلمه: از آن جایی که ما ایرانی ها همیشه باید همه چیزمان به "همه چیزمان" بیاید؛ فوتبال شده یک آش شله قلمکار بد رنگ و تلخ مزه که فقط در مطبخ بلبلستانی مثل ایران می توان آن را به عمل آورد.

 تصمیم گرفتم این وب لاگ محلی باشد برای خالی کردن عقده های این چندساله ای که همه ی ما-اهالی  یک محفل " نابراندازانه ی "  فرهنگی!-  از فوتبالفارسی! داریم )



نظرات 5 + ارسال نظر
الی جمعه 25 تیر 1389 ساعت 23:19

اینجا هم اول

نخوندم هم همون اولش رو خوندم کیمیایی و حاتمی و اینا...

حالا میخونم بعد دوباره میام...

قدم رنجه فرمودید !

مهدی جمعه 25 تیر 1389 ساعت 23:28 http://dvar.blogfa.com

سلام. الی هم عجب آدمیه. واسه این که اول شه اول کامنت میذاره بعد میخونه. خودم میخواستم اول شم. بسیار هم خوب نوشتی. البته برادر سیاه نمایی نکن مثل عکس اول پست. اوضاع بی ریخته خودمون می دونیم. چاره بگو. فصل قبل هم آقای گلمون خارجی بود و نفر بعدی ش هم خارجی. اگه نبودن سپاهان چه میکرد؟؟؟؟ چی بگم دیگه؟؟؟ حرفی نمونده باقی.

مهدی جان این سیاه نمایی نیست یه چیزی بالاتره!
اون عکس فوتبال در لجنزاره! mud football
در واقع استعاره ایی ست از اوضاع درهم برهم فوتبال
ایراد نداره که آقای گل لیگ خارجی باشه مگه اسپانیا این همه بازیکن لوژیونر نداره در بارسلون و رئال؟ ولی تیمش قهرمان جهان شد. درسته؟
ولی تا این حدپایین که توره یا عماد رضا؟ قصد توهین ندارم به ارزش کار اون بازیکنان ولی سطح لیگ افتضاحه!
مفصل می نویسم.

س.رشیدی جمعه 25 تیر 1389 ساعت 23:45

سلام.
خب من الان کمی اینجوری
یعنی کلا این حالت زیاد بهم دست می ده. اینکه آدم می بینه چقدر اوضاع داغان پاغانه!
خوب بود. مقدمه ی دلچسبی بود. دوستش داشتم.
پس قراره راجع به فوتبال ایران بنویسی؟ چه خوب! خوشحالم

نه اتفاقا همه سرجاشونن ولی با جنگ های زرگری دارند ملت را می چاپند و بیت المال رو به هدر میدهند

حمیده شنبه 26 تیر 1389 ساعت 00:18 http://takchehreh.persianblog.ir/

این فوتبالفارسی خود خودشه

چقدر اون تیکه اول بجا بود

همه چی به گند کشیده شده
واقعا باید همه چیزمان به هم بیاید

یه زمانی توی کتابخونه ی کوچک ولی در عین حال غنی و پربار خانه ی مان - قبل از اینکه به تاراج برده شود توسط یغمائیان!! - مجموعه آثار منثور علی حاتمی را داشتم. متن تمام فیلمنامه های فیلم شده و نشده اش را
شاهکار کلام نمایشی بود

کاوا یکشنبه 27 تیر 1389 ساعت 03:46

سلام کاک بهلول عزیز
حالتون چطوره؟
امیدوارم که خوش و سلامت باشید.

مطلب خوبی بود و دستت درد نکنه. راستش رو بخوای من از سالها پیش تا الان هرگز فوتبال ایران رو نگاه نکردم به خاطر بی عدالتی و باندبازی و........که شما بهتر از همه میدونید.
وقتیکه خیلی از افراد در سراسر کشور هستند که خیلی خوب بازی میکنن و میتونن واسه ی تیم ملی خیلی مفید واقع بشن، اما به خاطر باندبازیها و بی عدالتی ها هرگز راه داده نمیشن هیچ دلیلی نمی بینم که حتی 1 دقیقه هم به فوتبال ایرانی نگاه کنم. و راستش به نوعی متنفرم.

پاینده باشید!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد